زمین متعلق به همه ی ماست
یک سیاره، یک مردم...
مادامی که یادمون نره همه در یک آینده و در منافع و خطرات یک سیاره سهیم هستیم زنده خواهیم بود، مادامی که یادمون نره قوانین چیزی نیستن جز راهی برای قبضه کردن قدرت عام در کلمات و فروکش کردن تیک و تاک های افکار...این قانون برای همه ی جوامع کوچیکتر هم وجود داره، یک سرزمین، یک فرد! همه ی ما.... همه ی ما، در ویرانی مملکت سهیم هستیم! همه ی ماااا....😔 یک ایرانی، یک درد....
همه هدایت کنندگان تن های بی جان و خالی از تفکر هستیم که هر روز ، تنها از خوابی که هستیم بیدار می شویم و شب دوباره بخاب می رویم .... حواستان نیست اما، سکوتی هولناک پس همهمه های شهرها، تاریکی عمیق پس کورسوی چراغ ها، لابلای گیسوان شب می خزد...
نگاه کوتاهی به سفر های پادشاه عربستان در یک هفته ی گذشته بیاندازید. به آن هایی که با او قول همکاری و دست برادری داده اند، مرا یاد سال هایی می اندازد که نبودم. مادرم میگوید آواره بودند و خرابه های جنگ بر زندگیشان فرو میریخت...
یک ایرانی یک قبرررر... و دشمنی ها تا ابد برای حفظ قدرت در جوی هایی پر از خون ادامه دارد!
از امسال میترسم، بوی غریب راکد و دل مُرده ایی می دهد.
پگاه، بیست روز پس از بهارِ سالی که اصلا نو نشد...