خاطرات یک قد بلند🍁


The Diaries of a Magniloquent Queen

تاریکی

وقتی نور را خوب می شناسی میتوانی از تاریکی بنویسی، می شوی پیامبر تاریکی، میخزی در کنج آرامشت، اخر تاریکی اصلا بد نیست، همین نور باعث شد که زیبایی و زشتی پدید اید، همین نور ارزش لمس کردن ها و قدردانی ها را کم کرد؛ اصلا تاریکی خیلی هم خوب است، بدون نور نمیفهمی چقدر اتاقت کوچکاست، چقدر پیر شده ایی، یا چقدر چین و چروک به پوست صورتت اضافه شده، اصلا کوری!؟ یا فقط نمیبینی.... در تاریکی وقت آن را داری که به دلتنگی ها ودلبستگی هایت رجوع کنی، دلت تنگ شود برای احساسات در پس سر مانده ی روشنایی هایت...

 

پ.ن

سال دارد تمام می شود و من، دلم برای هیچ یک از روزهای گذشته نمیتپد.

 

 

 

(: Pegah ۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان