نوشتن یک متن 500-600 کلمه ایی خیلی راحت تر از پیدا کردن موضوع برای وراجی هاست، همیشه می نویسم و بعد، ده دیقه دست زیر چانه می مانم و فکر میکنم که چطور به اخطار :"این فیلد نمی تواند خالی بماند" رسیدگی کنم، اخر سر هم بی ربط ترین تاپیک ممکن یا قسمتی از نوشته متن را کپی و پیست می کنم...
هزار و صد و بیست مرتبه از صبح به لوگوی جندی شاپور نگاه کردم و با خودم فکر کردم که ماندن یا رفتن! مساله چیست؟ و به تصمیم خیلی کلی میرسم اینکه من و امور بین الملل این شرکت هیچ ربط و ارتباطی باهم نداریم، حداقل من و مدیرم به مقدار زیادی فاصله برای کارکردن نیاز داریم،...
کم کم فصل پاییز و عاشقی هایم تمام می شود،
فصل امتحانات اخر ترم و تافل و دردسرهای دانشمندی من...
پ.ن
اخر سر تصمیم گرفتم موضوع را با تاریخ و روز بنویسم و خودم را از شر خیال بافی راحت کنم.
با این همه شلوغی و دغدغه های زندگی آنجا همه چیز غیر قابل هضم میشود که باید دیگران برای زندگیت تکلیف تعریف کنند.